ناموجود
در کوچهپسکوچههای شهر، ردپای مردی به جا مانده بود که هیچگاه نمیشد او را فراموش کرد. او عطر ویآیپی کالکشن نامبر فور آترین استار را با خود حمل میکرد. هرگاه از کنار مردمی که در راهش بودند عبور میکرد، نگاهشان را خیره میساخت. اما این عطر فقط یک رایحه نبود، بلکه داستانی بود از پارادوکس شیرینی و تلخی که درونش نهفته بود.
در یکی از روزهای پرهیاهوی زندگی، مردی به نام کیان دریافت که به یک روحیه نو نیاز دارد. او به دنبال عطری میگشت که هم در ملاقاتهای رسمی و هم در جشنهای دوستانه بتواند همراهش باشد. کیان وقتی شیشهی عطر ویآیپی کالکشن نامبر فور آترین استار را به دست گرفت، چیزی در دلش به تپش افتاد. او رایحه چوب گایاک و عود را حس کرد، مملو از عمق و رمز و رازهایی که در این ترکیب نهان بود.
کیان وقتی که این عطر را بر روی پوستش اسپری کرد، نتهای اولیهای چون وتیور و چوب گایاک او را به دنیایی دیگر بردند. در هر نَفَسی که میکشید، او در عمق ترکیب تلخ و شیرین تنکا بین و سدر غرق میشد. اما در پایان روز، وانیل و چوب صندل بودند که او را در هالهای از آرامش و گرما فرو بردند.
برند آترین استار با این عطر خاص، سلیقههای پیچیده و دشوارپسند را هدف گرفته بود. شاید برای همین کیان هر روز که میگذشت، بیشتر در این رایحه غرق میشد و به آن وابستهتر میگشت. ویآیپی کالکشن نامبر فور آترین استار به یکی از اجزاء جداییناپذیر شخصیت او تبدیل شد. او دریافته بود که این عطر برای کسانیست که خواهان خاص بودن هستند، همانگونه که برند آترین استار وعده داده بود.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب