ناموجود
در یک روز بهاری، وقتی نسیم ملایمی از باغ سرسبز در حال عبور بود، نازنین تصمیم گرفت کمی وقت برای خودش بگذارد و به دنیای عطرها سفر کند. او به دنبال یک عطر خاص و منحصر به فرد بود که بتواند روحیهای تازه به او ببخشد و خاطرهی یک روز بهاری را برایش زنده نگه دارد. در حالی که از جلوی قفسههای فروشگاهی پر از عطرهای متنوع عبور میکرد، چشمش به عطر ویوارا بلک ادیشن امیلیو پوچی افتاد.
برند امیلیو پوچی قبلاً نیز با شاهکارهای بویایی خود دل او را برده بود، اما این بار چیزی مرموز در این عطر او را به خود جذب کرد. این عطر با بطری زیبای سیاه و جزئیات زرد و نقرهای، حال و هوای معماگونگی را به او القا میکرد. با اسپری کردن اولین پاف از ویوارا بلک ادیشن، ترکیبی از آرومای خنک و سبک ترنج کالابریایی را حس کرد. نتهای آغازین این عطر، با طراوت و شادابی ادغام شده و او را به دنیایی از تازگی بردند.
کمی بعد، رایحههای زنبق فلورانسی، یاسمین سامباک، و شکوفههای بهاری شروع به پخش شدن در هوا کردند. این نتهای میانی دستهای از گلهای سفید و زرد را در ذهن او تصویر کردند. عطر ویوارا بلک ادیشن امیلیو پوچی به آرامی نوازشگر احساسات او شد و حس زنانه و زیبایی را در او بیدار کرد.
روز به شب نزدیک میشد و نازنین هنوز عطر ویوارا بلک ادیشن امیلیو پوچی را بر روی پوست خود احساس میکرد. او متوجه شد که این عطر برخلاف تمام دیگر عطرهایی که تجربه کرده بود، داستانگوی لحظهها و خاطراتش شده است. هر بار که این عطر را بو میکشد، نه تنها یادآور یک روز خاص بلکه همنشین نوستالژیهای شیرین وی نیز میشود. این عطر چیزی فراتر از یک رایحه معمولی بود؛ آن یک همراه همیشگی برای لحظات خاص زندگیاش شد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب