ناموجود
در قلب شهری پرجنبوجوش، زن جوانی به نام نازنین زندگی میکرد. او همیشه به دنبال چیزی متفاوت و خاص بود. روزی از روزها، بطور اتفاقی وارد عطرفروشی کوچکی شد که بویی شگفتانگیز در هوا جاری بود. عطر وانتد هلنا روبینشتاین او را به خود جذب کرد. رایحهای غیرقابلمقاومت که با هر نفسی حس تازگی و شادابی به او میبخشید.
نازنین به دنبال عطرهای گلی بود که سفر جدیدی را برای او آغاز کنند. ترکیب نارنگی ماندارین و فلفل در نت ابتدایی، او را به دنیایی از هیجان و انرژی دعوت میکرد. با عمیقتر شدن بویایی، گلهای یلانگ-یلانگ، مگنولیا و گاردنیا در نت میانی او را به باغی پر از گلهای رنگارنگ بردند. نتهای پایانی با ترکیب زنبق، وانیل و سدر ویرجینیا حسی از آرامش و اعتماد به نفس به او میبخشیدند.
این عطر، اثر دستپروردگان هنرمند کارلوس بنایم و دومینیک روپیون است که هر لحظه احساسات جدیدی را در او زنده میکرد. نازنین میدانست که این همان عطری است که زندگیاش را روشنتر میکند: عطر وانتد هلنا روبینشتاین.
بطری آن، با طراحی هروا ون استراتر، به زیبایی نور را درون خود انعکاس میداد و لمسی از جذابیت و خواستههای درونی را نشان میداد. نازنین تصمیم گرفت که این عطر را بهعنوان هدیهای به خودش بخرد، تا هر روز با اعتماد به نفس و حس زندگی جدیدی را آغاز کند. عطر وانتد هلنا روبینشتاین، نهتنها یک انتخاب، بلکه تبدیل به بخشی از داستان زندگی پر از رنگ و بوی او شد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب