در یک بعدازظهر آرام بهاری، نسیم ملایمی از پنجره باز به داخل خانه سرک میکشید و نرگس در حال آماده شدن برای یک دیدار بود. او برای این لحظه خاص تصمیم گرفته بود از عطر وایت ماسک جوان استفاده کند. این عطر با رایحه بدیع و جذابش، حس نوازشگرانهای به قلب و روحش بخشیده بود.
در حالی که نرگس شیشه بلورین عطر را در دست داشت، به یاد خاطرات شیرین کودکیاش افتاد. یاد مادربزرگش که همیشه بوی مشک و گلهای تازه میداد و در ذهن او تصویری پر از عشق و آرامش ساخته بود. عطر وایت ماسک جوان بوی گل یاس و یلانگیلانگ را با مشک گرم و کهربا ترکیب میکند، و این چیزی بود که او را به دنیای خاطرات زیبایش میبرد.
نرگس به آرامی چند قطره از این عطر خوشبو را روی مچ دستش اسپری کرد. رایحهای نرم و لطیف فضای اتاق را پر کرد و او عمیقاً نفس کشید. این بو، مناسب تمام روزهای عادی و پرمشغله بود، در حالی که عطر وایت ماسک جوان به او این احساس را میداد که حتی در لحظات معمولی هم بوی خاصی میدهد.
دوستش به او گفته بود این عطر به طرز جادویی با گلهای سفید و ملایم به خوبی کار میکند. به همین دلیل، نرگس هم تصمیم گرفته بود آن را با شال سفید گلدارش هماهنگ کند. او از قیمتی که برای این عطر با کیفیت پرداخت کرده بود، بسیار خوشحال بود، چون همیشه در جستجوی ارزش و کیفیت بود.
عطر وایت ماسک جوان یک گزینه عالی برای زنان جوانی بود که به دنبال یک رایحه زنانه و گرم هستند. شاید برای مجالس رسمی یا روزهای سرد مناسب نباشد، اما برای نرگس، چیزی بیشتر از یک عطر ساده بود؛ پلی به دنیایی از خاطرات و احساسات خوب.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب