Perfumer
Designer
Gender
Group
سال عرضه
روزی روزگاری در یکی از گوشههای آرام و دلنشین شهر، زنی به نام سارا زندگی میکرد. سارا عاشق لحظههای آرام و ساده در زندگیاش بود. او هر صبح با یک فنجان چای سفید و یک کتاب، روزش را آغاز میکرد. این لحظههای خاص و ناب او را به یاد عطر وایت تی الیزابت آردن میانداخت.
یکی از روزهای گرم تابستان، سارا تصمیم گرفت تا به نزدیکی دریا برود. او عطر وایت تی الیزابت آردن را همراه خود برد. از همان لحظات نخست، نتهای دریایی و ماندارین پرتقالی عطر، او را درخود فرو برد. این رایحهها او را به دل امواج دریا بردند و نوعی آرامش دریایی به او بخشیدند.
وقتی نسیمی دلپذیر و معطر از کنار او گذشت، نتهای چای سفید و زنبق سفید آشکار شدند. این لحظات مانند جرعهای از آرامش در ذهنش ماندگار شدند. سارا به یاد برد که عطر وایت تی الیزابت آردن چه حس لطیفی را در او به وجود میآورد، حسی که در آن همه چیز آرام، ساده و زیبا بود.
با گذر از ظهر، هوای گرم تابستانی و رایحه چوبهای اگزوتیک و تونکا بین مشام او را پر کردند. این ترکیب رایحهها، مانند همراهی موسیقی در یک سفر خیالانگیز بود که پایان روزش را با شیرینی و آرامش مزین میکرد. خاطرهاي که از آن روز برای سارا باقی ماند، یک لحظه ناب و تکرارنشدنی بود. عطری که نه تنها رایحهای زیبا بلکه داستانی عمیق در خود داشت.
در پایان، سارا تنها به خودش لبخندی زد. او میدانست که هر بار که شیشه این محصول را باز میکند، میتواند به همان سادگی و لطافت روزهای آرام خود بازگردد. عطری که همیشه او را به یاد لحظات آرام و ناب زندگیاش میانداخت.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی