باد ملایمی از باغ مرکبات میوزید. عطری دلنشین و سرزنده در هوا پیچیده بود. این عطری بود که همه مردان شهر به دنبالش بودند: عطر زپینگ میرورجیا.
اولین بار که گشتاسب این عطر را به دست گرفت، در یک مهمانی ویژه بود. نور کم و موسیقی آرامی در فضا حاکم بود. اما یک چیز توجه او را به خود جلب کرد، حسی متفاوت که از درون بطری شیشهای طلایی میتراوید. این عطر به او اعتماد به نفس میداد، احساسی که تنها بوی مرکبات تازه میتواند ایجاد کند. او میدانست که این عطر برایش خاص است.
ترکیب ویژهای از گروه بویایی آروماتیک که در زپینگ میرورجیا به کار رفته، از همان ابتدا احساس تازگی را برمیانگیزد. هنگامیکه گشتاسب برای اولین بار این رایحه را بویید، یادآور صبحی خنک پس از یک باران تابستانی بود. همین تجربه بود که او را تشویق کرد تا این عطر را برای دیگران نیز توصیه کند.
هالهٔ شیرینی از مرکبات در نتهای ابتدایی، خاطرهای از سفرهای تابستانی به باغهای پرتقال و لیمو را زنده میکند. طراوتی که در هیچ جای دیگر نمیتوان یافت. دوستانش همیشه از او میپرسیدند که چه عطری استفاده میکند و او با افتخار میگفت: عطر زپینگ میرورجیا.
نهایتا این عطر تبدیل به جزئی از هویت او شد. گشتاسب هیچگاه فراموش نمیکند زمانی را که با این عطر وارد اتاقی شد و همه نگاهها به سمت او برگشت. او متوجه شد عطر زپینگ میرورجیا چیزی بیش از یک رایحه است، این عطر داستان اوست. داستانی از اعتماد به نفس و به دست آوردن لحظههای بینظیر. این عطر تنها یک ادکلن نیست، بخشی از زندگی و حتی بخشی از شخصیت اوست.
زپینگ میرورجیا در هر گام حس تازگی را با خود همراه میآورد. برای مردانی که به دنبال تجربهای متفاوت و خاطرهانگیز هستند، هیچ چیز بهتر از این عطر نیست. این جایگاه ویژه دلیل محبوبیت غیرقابلانکار آن است.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب