در شهری آرام و دلنشین، زنی به نام مهسا زندگی میکرد که عاشق عطر و زیبایی بود. او در جستجوی چیزی خاص و متفاوت بود که بتواند روزهایش را با احساسی جدید معطر کند. هر روز صبح که از خواب بیدار میشد، به آینه نگاه میکرد و حس میکرد که چیزی در زندگیاش کم است. تا اینکه یک روز در یکی از فروشگاههای شهر، عطری جذاب را کشف کرد: عطر زارا وومن گلد ۲۰۱۶ زارا.
این عطر، با رایحهای شرقی و گرم، توانست دل مهسا را ببرد. او با هر اسپری از این عطر، حس میکرد در دنیایی از کارامل و وانیل غرق شده است. نتهای شیرین عطر زارا وومن گلد ۲۰۱۶ زارا، او را به یاد روزهای خوش کودکیاش میانداخت؛ زمانی که دور مادرش میچرخید و بوی وانیل در فضا پیچیده بود.
اما این عطر تنها به شیرینی خلاصه نمیشد. حس میوهای و پودریاش فضایی از طراوت و شادابی را به همراه داشت. همانطور که روزها میگذشت، مهسا احساس میکرد که این عطر بخشی از هویتش شده است. با هر باری که از آن استفاده میکرد، اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکرد. دوستان و همکارانش نیز نمیتوانستند از پرسیدن نام این عطر شگفتانگیز خودداری کنند.
گذشته از رایحه، جادوی دیگری نیز در این عطر نهفته بود. بطری ساده، اما با طراحی شیک و طلاییاش، نمایانگر لطافت و قدرت زنانه بود. زمانی که مهسا به عطر زارا وومن گلد ۲۰۱۶ زارا نگاه میکرد، میدانست که این عطر نه فقط یک وسیله، بلکه تجلیگر احساسات و خاطرات اوست. داستان زندگیاش با این عطر، داستانی از جستجو، کشف و لذت بود. هر روز با قلبی پر از شادی و امید، به آیندهای معطر و شگفتانگیز نگاه میکرد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب