ناموجود
در یکی از روزهای بهاری، سارا به خیابان پرگل و زیبایی از شهر قدیمی خود میرود. هوای تازه و بوی عطرهایی که از مغازههای اطراف میآید، او را جذب و مشتاق میکند. در همان لحظات، بوی خاصی او را به سوی مغازهای میکشاند. وارد مغازه میشود و با دقت به قفسههای رنگارنگ نگاه میکند. ناگهان چشمانش به بطری زیبایی خیره میشود که عطر زوا پرفیوم رژین نام دارد.
این عطر در سال 1992 معرفی شده و به خاطر نتهای گلیاش معروف است. سارا بطری را برمیدارد و کمی از عطر زوا پرفیوم رژین را روی مچ دستش میزند. نتهای ابتدایی زردآلو و هلو به همراه بوی ملایم نارنج و بنفشه به او حس تازگی میبخشد. او خاطرات کودکیاش را به یاد میآورد، زمانی که در باغ پدربزرگش با همین میوهها بازی میکرد.
چند لحظه بعد، نتهای میانی گل رز، یاسمین و زنبق او را به یک باغ گلی در دل بهار میبرد. تمامی حسهایش به وجد میآید و احساس سبکی و شادی به او دست میدهد. او حس میکند که در میان گلهای زیبا قدم میزند و بوی عطر دلانگیز گلاب و یاسمنه را استشمام میکند.
سارا که عاشق روایح اولیه و میانی شده است، به پایان نتهای عطری که روی پوستش نشسته دقت میکند. بوی چوب سدر، کهربا و وانیل او را همچون آغوشی گرم و دنج در بر میگیرد. حالا این عطر برای او معنای بیشتری دارد، درست مانند داستانی که از گذشته تا حال برای او بازگو شده است.
سارا تصمیم میگیرد این عطر را بخرد. میداند عطر زوا پرفیوم رژین برای همه زمانها و همهجا مناسب است. این عطر با ترکیب فوقالعادهاش او را در هر قدم و هر لحظه از زندگیاش همراهی میکند. برای او، تجربهی این عطر یک سفر به دنیای خاطرات شیرین و رویاهای جدید است.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب